داداشی خیلی وقته به خودم قول دادم که واسه رفتنت گریه نکنم...
ولی دیگه نمیتونم داداش کجایی که ببینی دارم نابود میشم توی نبودنت...
داداش واقعا باورم نمیشه که الان 10 ساله که گذشته...
ولی هنوزم توی خاطراتت زندانیم...
داداشی خیلی دوست دارم...
تولدت هم مبارک...
خدایا داداشمو به تو سپردم ازش مواظبت کن...
چون هر سری از مامان و بابا میپرسیدم داداشم کجاس...
میگفتن پیش خداست
تاریخ : پنج شنبه 91/4/1 | 12:10 صبح | نویسنده : مهدی | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید